دوستای قدیمی

میشود به فال نیک گرفت همه چیز را. مثلا اینکه حسابی به فکر کار بودی و کاری که در فکرش بودی برایت جور میشود. یا اینکه بعد از اینهمه سال دوستان دوره ی راهنمائیت را پیدا میکنی! :)

دیشب با یک ذوق و هیجان عجیب نشسته بودم گوشی را دو دستی چسبیده بودم و هی عکس هایشان را نگاه میکردم، هی خاطره ها را مرور میکردیم و قهقه میخندیم. اکثرا چهره هایشان همان بود، فقط بزرگ شده بودند. و جالب ترینش این بود که همه ماه های تولد همدیگر را یادمان بود :)

این هم یک اتفاق خوب وسط این همه ترافیک های مسخره ی فکری.

  • نــرگــسツ

:|

مترسک: من مغز ندارم، تو سرم پر از پوشاله!

دوروتی: اگه مغز نداری پس چجوری حرف میزنی؟

مترسک: نمیدونم... ولی خیلی از آدمها هم هستن که بدون مغز یه عالمه حرف میزنن!

  • نــرگــسツ

فال قهوه

از دوران نوجوانی ام زیاد اعتقادی به فال نداشتم. اما همیشه برایم یک کار جالب و هیجان انگیز بود. حتی مسخره ترین فال های دوران مدرسه هم از زیر دستم در نمیرفت!

بنا به عادت همیشگی وقتی تعریف های سنا از دوست خاله اش را شنیدم که فال قهوه می گیرد و هرچه به دایی و دخترخاله هایش گفته درست بوده، وسوسه شدم. نیلوفر که تهران بود بنفشه دعوتمان کرد. رفتیم یک قهوه ی خوش طعم خوردیم و نشستیم دور میز. با اینکه اعتقاد زیادی ندارم اما موقع فال قهوه همیشه استرس و تپش قلب میگیرم! 

فنجان را نگاه کرد و از خصوصیت های شخصیتی ام گفت.تقریبا همه اش درست بود. گفت کسانی در خانواده یا فامیل هستند که هضمشان نمیکنی. دوست داری با آنها رابطه داشته باشی اما نمی شود. گقت یک عشق یک طرفه داری. روحش هم خبر ندارد. گفت در هیچ رابطه ای بیشتر از چند روز دوام نمیاوری.سریع شخصیت طرف مقابل را میشناسی و میایی بیرون. یک کار خوب برایت افتاده. دو تا خواستگار پشت سر هم برایت میاید. یکی فامیل است تفاوت سنی زیادی دارید پولدار است.نامزد داشته و بهم زده.برایت خوب نیست.نفر دوم تفاوت سنی اش با تو کم است. به پولداری قبلی نیست اما خوب است. با او برایت ازدواج افتاده 6 ماه دیگر :|

به همین صراحت .

  • نــرگــسツ

خوشه پروین

سبز خواهم شد، می دانم...

㋡✖
مـن...!

مـرا که می شنـاسی؟! خـودمم...

کسـی شبیه هیچکـس!

کمـی لا به لای نوشتـه هایــم بگـردی پیـدایم میکنـی...

مهـربان،صبـور،کمـی هم بهـانه گیـر...

اگـر نوشته هایـم را بیـابی،من هـم همـان حـوالی ام...!㋡
Designed By Erfan Powered by Bayan