دیروز تولد پدر جانم بود🎈👑

شب که از خانه ی عموی کوچک مامان برگشتیم و مامان و بابا رفتند به عمه اش سر بزنند، من بعد از کشیدن یک نخ سیگار، رفتم کیک خریدم. بابا به معنای کلمه سورپرایز شد. با دیدن خوشحالی اش حسرت خوردم برای این سال هایی که نشد برایش تولد بگیرم. 

بهترین پدر دنیا، تکیه گاه من، زاد روزت مبارک❤🌹 امیدوارم همیشه داشته باشمت.

استخوان سوز سیاهی زمستان شده‌ام

بلکه نوروز بیاید به بهارم برسم..

 #شهریار

*

بهار مبارک🐒🌹🍃

چند روز پیش مامان یک پست در تلگرام برایم فرستاد راجع به طرح عیدانه ی کتاب من هم دیروز نشستم اسم چند کتاب که میخواستم را یادداشت کردم و امروز باهم رفتیم شهر کتاب فلکه اول و کتاب هایی که از لیست من داشت به علاوه دو کتاب یهویی! برای خودم عیدی گرفتم!! 

گاهی وقتا لازم است آدم برای خودش عیدی بگیرد و برای خودش دلخوشکنک درست کند. درست وقتی که دلخوشی ها سعی می کنند دور شوند. 

از سینگل لایف لذت می برم و وارد رابطه شدن فعلا در برنامه ام نیست.