اوضاع خراب است.
نه سیاه نمایی در کار است، نه پیاز داغ اضافه کردن و نه اغراق.
اوضاع خراب است و کسی برای سامان دهی به این وضعیت نیست. مردم بدون آب، بدون برق، بدون واکسن، بدون نان و بدون هوا! دیگر حرف و اعتراض از آزادی بیان و پس گرفتن رای نیست! حتی اعتراض به آزادی پوشش و برابری جنسیتی و استادیوم هم نیست! حرف از حق زنده ماندن است. از واکسن و سلامتی است. از آب و برق و نان است. حقوق اولیه ی بشر. خوزستانی که روی نفت خوابیده و بخش زیادی از درآمد کشور را تا امروز تامین کرده، بیشترین و بزرگترین آسیب را از 8سال جنگ تحمیلی دید و هنوز بعد از 33 سال رد جنگ و خمپاره ها روی دیوارها و صورت شهرش پاک نشده، مستحق گلوله و خون در پاسخ اعتراضش به نداشتن آب در این هوای گرم نیست.
برق هایمان روزی دو نوبت و هر نوبت حدود دو ساعت قطع میشود و حتی در قطعی برق هم مدیریت نداریم.
عزیزانمان در شرایطی که تقریبا تمام دنیا واکسینه شده و روز به روز بیشتر به حالت عادی برمیگردد، هنوز در اثر بیماری کرونا جلوی چشمانمان پر پر می شوند. هزینه های بیمارستان ها سر به فلک می کشد و دارو نیست.
به جایی رسیده ایم که ترکیه در مرزش با کشور ما دیواری بلند می کشد از ترس و با این حدس که مثل مردم سوریه برای زنده ماندن و حق طبیعی زندگی کردن در آینده ی نزدیک به مرزهایش هجوم نبریم.
نه جانی برای ماندن داریم و نه جایی برای رفتن.