تولد :)

چند روزی بود دچار کشمکش های طبیعی شده بودیم. پنجشنبه 14.اسفند.99

رفتیم باغ فردوس نهار. صحبت های مهم از تمام مشکلات این مدت. بیان کردن همه ی حرف ها و خواسته ها بدون ِ ترس و خجالت و تعارف. بعدش بلیط سینما گرفتیم برای فیلم آن شب. اما وقتی به سینما رسیدیم به دلیل به حد نصاب نرسیدن تماشاگران فیلم پخش نشد و در همان پاساژ ارگ گشتیم و بعد صرف یک قهوه و بعد گفت برویم خانه ی فرنوش و مسعود. برای اولین بار در کل زندگی ام واقعا و با تمام وجود سورپرایز شدم. حتی فکرش را هم نمیکردم. همه بودند. تمام دوستانم. و دوستان او. نیلوفر را که دیدم قند در دلم آب کردند.

تولد 26 سالگی :)

  • نــرگــسツ

خوشه پروین

سبز خواهم شد، می دانم...

㋡✖
مـن...!

مـرا که می شنـاسی؟! خـودمم...

کسـی شبیه هیچکـس!

کمـی لا به لای نوشتـه هایــم بگـردی پیـدایم میکنـی...

مهـربان،صبـور،کمـی هم بهـانه گیـر...

اگـر نوشته هایـم را بیـابی،من هـم همـان حـوالی ام...!㋡
Designed By Erfan Powered by Bayan